English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (4356 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
r. ofanyone's chattles U پس دادن کالای کسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
lead time U مدت زمان بین دادن سفارش و دریافت کالای مربوطه
preferentialism U اصول دادن امتیازات به برخی کشورها نسبت به حقوق گمرکی کالای انها
to t. a cusomer for goods U کالای نسیه به مشتری دادن توگلایاردوی اعتباعجنس به مشتری دادن
Other Matches
labeled cargo U کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
bear U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bears U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
giffen good U نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
giffen good U کالای گیفن
bonded good U کالای گمرکی
naval stores U کالای دریایی
general cargo U کالای معمولی
frustrated cargo U کالای متروکه
frustrated cargo U کالای سرگردان
free good U کالای رایگان
business goods U کالای تولیدی
contraband U کالای قاچاق
class i property U کالای طبقه 1
goods afloat U کالای در راه
goods in pledge U کالای گروی
stapled U کالای عمده
stapling U کالای عمده
luxury good U کالای لوکس
labeled cargo U کالای ویژه
knit goods U کالای کش بافت
inferior good U کالای پست
merchandise U کالای تجارتی
consumer goods U کالای مصرفی
in wards U کالای رسیده
flotsam U کالای اب اورده
contraband U کالای غیرمجاز
class ii property U کالای طبقه 2
dead stock U کالای بنجل
consumer's goods U کالای مصرفی
consumer brand U کالای پر مصرف
consigned inventory U کالای امانی
import U کالای وارده
imported U کالای رسیده
importing U کالای وارده
importing U کالای رسیده
imported U کالای وارده
shipment [American] U کالای ارسالی
consignment U کالای ارسالی
delivery U کالای ارسالی
jetsam U کالای اب اورد
final goods U کالای نهائی
fakement U کالای قلب
end item U کالای ضروری
economic good U کالای اقتصادی
easy commodity U کالای نا مرغوب
import U کالای رسیده
staple U کالای عمده
rip-off U کالای قلابی
the goods in question U کالای موردبحث
limited editions U کالای محدود
commodities U کالای مصرفی
scaron U کالای کمیاب
consignments U کالای امانی
stolen goods U کالای مسروقه
commodity U کالای مصرفی
rip-offs U کالای قلابی
consignment U کالای امانی
smuggled merchandise U کالای قاچاق
Contraband goods. U کالای قا چاق
normal good U کالای معمولی
purpose made U کالای سفارشی
normal good U کالای عادی
wage good U کالای مزدی
smuggled goods U کالای قاچاق
shoddy U کالای تقلبی
limited edition U کالای محدود
shipments U کالای در حال حمل
dead stock U کالای بدون خریدان
perishable U کالای سریع الفساد
consignment U محموله کالای ارسالی
we d. in silks U ما کالای ابریشمی میفروشیم
we ran out of these goods U این کالای ما تمام شد
consignment U کالای امانت فروش
the free list U صورت کالای بی گمرک
velveting U کالای مخملی مخمل
standards U کالای جانشین رزمی
secondary item U کالای تدارکاتی فرعی
finished product U کالای اماده فروش
wreckage U کالای بازیافتی از کشتی و.....
shipment U کالای در حال حمل
shipment [American] U کالای ارسال شده
consignment U کالای ارسال شده
delivery U کالای ارسال شده
swag U کالای دزدیده شده
stock in trade U موجودی کالای مغازه
standard U کالای جانشین رزمی
pilefered shipment U کالای حراج شده
perishable U کالای فاسد شونده
importable U کالای قابل واردکردن
inbound cargo U کالای تخلیه نشده
to make a market of U با کالای دیگرمعاوضه کردن
commercial loading U بارگیری کالای تجارتی
opportunity cost U هزینههای کالای تولیدی
inwards U واردات کالای رسیده
commodity market U بازار کالای مصرفی
perishable U کالای فاسد شدنی
consignee U گیرنده کالای ارسالی
permit goods coveredby U کالای موضوع پروانه
scrap-heap U انبار کالای قراضه
ban item U کالای ممنوع الورود
consignments U محموله کالای ارسالی
scrap heap U انبار کالای قراضه
consignments U کالای امانت فروش
staple goods U کالای بسیار ضروری
exported U بیرون بردن کالای صادره
ship ton U وزن کالای ارسالی با کشتی به تن
export U بیرون بردن کالای صادره
common goods U کالای مورد نیاز عموم
shipments U کالای حمل شده باکشتی
wares U کالای فروشی پرهیز کردن از
ware U کالای فروشی پرهیز کردن از
contract shipment number U شماره بارنامه کالای ارسالی
finish stock U موجودی کالای ساخته شده
shipment U کالای حمل شده باکشتی
roll out U معرفی یک کالای تجارتی به بازار
jettisons U بدریا ریزی کالای کشتی
stockists U فرد یا شرکتی که کالای خاصی را
bulk cargo U کالای بسته بندی نشده
jettisoned U بدریا ریزی کالای کشتی
ocean manifest U بارنامه حمل کالای دریایی
jettison U بدریا ریزی کالای کشتی
jettisoning U بدریا ریزی کالای کشتی
stockist U فرد یا شرکتی که کالای خاصی را
merchandies U معامله کردن کالای تجارتی
exporting U بیرون بردن کالای صادره
found shipment U کالای بدون بارنامه یا رسید
pilefered shipment U کالای فرسوده حراج شده
I have nothing to declare. کالای گمرکی همراه ندارم.
complete substitution U وقتی یک کالاجای کالای دیگر را بگیرد
inbound cargo U کالای پیاده نشده از کشتی یاهواپیما
Do you have nothing to declare? U آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
bulk carriers U کشتی که کالای فله حمل مینماید
exclusion principle U درانصورت کالا یک کالای غیر عمومی
to take inventory U صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن
sea borne goods U کالای حمل شده بوسیله دریا
joint product offer U فروش یک کالا همراه با کالای دیگر
fixed supply U ذخیره معین کالای فاسد شدنی
wreckage piece U تکه کالای بازیافتی از کشتی و غیره
stolen goods U مال دزدی کالای دزدیده شده
bulk carrier U کشتی که کالای فله حمل مینماید
reducing U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
stapled U کالای اصلی بازارمصنوعات مهم واصلی یک محل
stapling U کالای اصلی بازارمصنوعات مهم واصلی یک محل
spot sale U فروش نقدی وتحویل فوری کالای موردمعامله
cost of sales U قیمت تمام شده کالای فروش رفته
obligated stocks U کالای تضمین شده یا تعهدشده از نظر تدارک
general stores U فروشگاههایی که کالای متفرقه را میفروشند فروشگاه عمومی
staple U کالای اصلی بازارمصنوعات مهم واصلی یک محل
durable goods U کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
efficiency point U حد مطلوبیت کالای تولید شده با حداقل هزینه
dock warrant U سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
bulk carriers U وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
bulk carrier U وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
shipment U ارسال کالا باکشتی کالای ارسالی با کشتی
tie in sales U فروش یک کلا به شرط خریدن یک کالای دیگر
deck department U قسمت اداره امور باربری و کالای ناوگان
shipments U ارسال کالا باکشتی کالای ارسالی با کشتی
back order U قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
standards U اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
wreck U کالای بازیافتی از کشتی یاماشین شکسته یا خانه ویران
wrecking U کالای بازیافتی از کشتی یاماشین شکسته یا خانه ویران
standards U اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
standard U اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
end item U وسیله عمده دستگاه کامل کالای مورد نیاز
standard U اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
wrecks U کالای بازیافتی از کشتی یاماشین شکسته یا خانه ویران
gold export point U قیمت کالای خارجی با ارزخریداری شده خودداری میکند
launched U جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launch U جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launches U جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
tie in U فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
launching U جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
tie-in U فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
tie-ins U فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
caveat venditor U یعنی فروشنده مسئول معایب کالای فروخته شده میباشد
jumble shop U دکانی که خرده ریز و کالای گوناگون ارزان و نیمدار دران میفروشند
break up value U قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود
slot machine U ماشین خودکاری که پول درسوراخ ان انداخته و کالای مطلوب را تحویل میگیرند
salvaging U نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
income velocity U دفعاتی که پول برای خرید کالای کامل جدیدی خرج شود
salvage U نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
slot machines U ماشین خودکاری که پول درسوراخ ان انداخته و کالای مطلوب را تحویل میگیرند
panopticon U نمایشگاه کالای گوناگون اسبابی که دوربین و ریزبین هردودران جمع میشود
salvaged U نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvages U نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
buyer's over U حالتی در بازار که پس ازفروش تمام کالا هنور کالای مربوطه مورد نقاضا میباشد
particular lien U حق حبس مخصوص حق حبسی است برای فروشنده یا سازنده کالای بخصوص نسبت به ان کالا
owelty U سرانه نقدی که شریکی برای برابر شدن کالای تقسیم شده به دیگری میدهد
delivered at frontier U یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالای موردمعامله را در مرز تعیین شده تحویل میدهد
captain a protest U افهار نامه صادره از طرف مقامات بندر در مورد شرح کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده
cross elasticity of demand U درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
consenting U اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consent U اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consents U اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consented U اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
marine express U کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
current standard cost U مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
Recent search history Forum search
1To be capable of quoting
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
1to take a spell at whell
1Poked back
4express, overexpression
2and had to spend a good hour tidying it up!!
2and had to spend a good hour tidying it up!!
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com